نويسنده: ناصر باقري بيدهندي




 

گزيده هايي از سخنان عالمان، انديشمندان و ديگران را درباره ي شاعر پر آوازه، ابن حجّاج و بزرگداشت مقام بلند و مرتبه ي علمي او نقل مي کنيم.
- صاحب روضات الجنات درباره ي او مي نويسد:
« ابن حاج سراينده اي ماهر و کاتبي از شيعيان امامي مذهب و از اهالي نيل بغداد و ساکن بغداد بود و در صنعت شعر و سرايندگي شهره آفاق بوده و از محتسبان به شمار مي آمد. طبق نقل ابن شهر آشوب مازندراني در معالم العلماء وي از جمله ي سرايندگاني بوده که به مدح اهل بيت (عليه السلام) تظاهر مي کرده است.(1) و از عکس العمل مخالفان عليه او هراسي نداشته و از شاگردان ابن الرومي و از ايرانيان بوده است ».(2)
- شيخ حر عاملي در أمل الآمل او را شاعري فاضل و اديبي امامي مذهب و از فرزندان حجاج بن يوسف ثقفي معرفي کرده است.(3)
علّامه اميني، صاحب کتاب الغدير، ابن حجاج را اين سان ستوده است:
« وي از استوانه هاي تشيّع و اعيان علماي مذهب و سرآمدي از سرآمدان علم و ادب و از نوابغ شعراي شيعه به شمار آمده و در ميان دبيران، ممتاز و برجسته بوده است تا آن جا که گفته اند: همپايه ي امرؤ القيس(4) بوده و در چهار صد سال فاصله ي زماني ميان اين دو شاعر، هيچ يک از شعرا هم طراز آنان نگشت(5).»
- ابن خلکان او را اين گونه مي ستايد:
« ابوعبدالله، حسين بن احمد بن حجاج، کتاب و سراينده اي مشهور است، سراينده اي بي باک و بي عار و ياوه سرا و در عين حال، يگانه ي روزگار، سرايندگان معاصر او در اين رشته از سرايندگي به پاي او نمي رسند که بتوانند هجو را بدون تکلّف و شيرين بسرايند(6) ».
- خاتم المحدثين، محدث قمي از او اين گونه ياد کرده است:
« شيخ جليل براح و هاج و بحر عجاج، ابوعبدالله، حسين بن احمد معروف به ابن حجاج... »(7).
« او به نيلي، بغدادي، امامي، کاتب، فاضل، اديب و شاعر شهرت داشت، وي از شعراي اهل بيت (عليه السلام) و يگانه عصر خود به شمار مي رفت. گفته شده که او در فن شعر در حد امرؤ القيس بود، و در بين ايشان شخصي مثل خودشان نبود؛ زيرا هر يک از آنان روشي را اختراع کرد(8).»
- علامه ميرزا محمد علي مدرس تبريزي نيز در وصف او مي گويد:
« ابن الحجاج اديبي است فاضل و شاعري است ماهر، و با سيد رضي معاصر بوده و در عهد ديالمه از اکابر و از شعراي صميمي اهل بيت رسالت به شمار مي رفت و اشعارش طبيعي و خالي از تصنيع و تکلّف بوده است گويند:
ابن الحجاج و امرؤ القيس در فن شاعري در يک درجه بوده و هر يک طريق خاصي را ابداع کرده اند و ثالثي ندارند.»(9)
- خيرالدين زرکلي نيز در الأعلام از او سخن گفته است، مي نويسد:
« شاعر فحل، از نويسندگان عصر آل بويه است. شوخي و هزل بر او غالب است و در شعر او عذوبت حاکم بوده و از تکلّف سالم است.»(10)
- استاد فقيد، احمد بهمنيار هم درباره ي او مي گويد:
« از مشاهير شعراي قرن چهارم و صاحب ديوان است. وي اهل عراق بوده و بنا به تصريح ثعالبي، صاحب بن عبّاد را از دور مدح گفته است. ابن حجاج در فنون شعر، مخصوصاً هزليات، مهارت تام داشته و شعرش – با اين که اغلب مزاح مي باشد – در نهايت لطافت و سلاست است(11) ».
- شيخ بهائي را هم درباره ي او سخناني است، از جمله مي فرمايد:
« فاضل اديب، حسين بن احمد، مشهور به ابن حجاج از اعاظم شعراي فاضل است. او – رحمه الله – امامي مذهب و متصلب در تشيع بوده است ».(12)
- صاحب معاهد التنصيص نيز درباره ي وي چنين مي گويد:
« از بزرگان شيعه است که در حبّ اهل بيت غلّو داشته است».(13)
صاحب رياض العلماء آورده است:
« از فضلاي شعرا و از بزرگان علما و معاصر با سيد مرتضي بوده است».(14)
- آيت الله آقا شيخ محمد صالح حائري، معروف به علامه مازندراني در کتاب تاريخ معارف اماميه طبقات چهارگانه ي شعراي اهل بيت (عليه السلام) را نام مي برد و در طبقه ي مهاجرين(15) از ابن حجاج ياد مي کند و مي نويسد: « ابن حجاج، ابوعبدالله حسين بن احمد حجاج، نويسنده ي محاسب، بغدادي، شاگرد ابن الرومي و ايراني نژاد بوده است. قصيده ي معروف « يا صاحب القبة البيضاء » از آثار اوست.(16)
- در پاورقي کتاب انوار الرّبيع في انواع البديع او را اين گونه ستوده است:
ابن حجاج دانشمند هوشمند از هوشمندان علم و ادب بوده است. گفته اند: در شعر و شاعري در حد امرؤ القيس بوده است. که در فاصله ي زماني بين آن دو، کسي به مانند ايشان نبوده است. مسؤوليت امور حسبه در دو نوبت به او واگذار شد. و اين منصب، منصب جليلي است که افرادي عهده دار آن مي شوند که به دانش و جوانمردي و تقوا متّصف باشند(17).
- علامه شهيد، قاضي نورالله شوشتري در مجالس المؤمنين، وي را با اين واژه ها ستوده است:
« الاديب الظريف الخليع اللطيف، اباعبدالله الحسين بن احمد بن محمد بن جعفر ابي الحجاج البغدادي – رحمة الله تعالي »(18).
- مورخ شهير شادروان شيخ ذبيح الله محلاتي درباره او مي نويسد:
« ابن الحجاج از اکابر و از شعراي صميمي اهل بيت رسالت (عليه السلام) است و اشعارش طبيعي و خالي از تصنع و کلفت بوده. گويند که: ابن حجاج و امرؤ القيس در فن شاعري در يک درجه بوده و هر يک مخترع طريق خاصي بودند و ثالثي ندارند. و ابن حجاج در هجو اعداء دين هم اشعاري گفته...(19) ».
- علامه سيد حسن صدر نيز درباره او مي گويد:
« يگانه ي عصر خود در ابتکار مجون(20)، ابن حجاج حسين بن احمد کاتب بغدادي بود که در آن روش، هيچ کس بر او پيشي نگرفت و آن روش را با الفاظ روان و بيرون از تکلّف دنبال کرد...»(21).

پي‌نوشت‌ها:

1- ابن شهر آشوب در معالم العلماء شعراي شيعه را به چهار طبقه، مجاهر، مقتصد، متقي و متکلف تقسيم مي کند و ابن حجاج را در زمره ي شعرايي که به مدح اهل بيت و ذم مخالفان ايشان مجاهرت داشته اند نام مي برد.
2 و 3- روضات الجنّات، ج3، ص158.
4- ر.ک: وفيات الأعيان؛ معجم الادباء؛ شذرات الذهب.
5- الغدير.
6- وفيات الأعيان، ج2، ص168.
7- فصول علية، ص31.
8- الکني و الألقاب، ج1، ص256.
9- ريحانة الأدب، ج5، ص303. با تصرف اندک در لفظ.
10- الأعلام، ج2، ص231.
11- صاحب بن عبّاد، شرح احوال و آثار، ص144.
12- توضيح المقاصد به نقل اعيان الشيعه، ج5، ص427.
13- معاهد التنصيص، ج3.
14- رياض العلماء، ج2، ص11.
15- مهاجرين به کساني گفته مي شود که آشکارا از تشيّع و ولاي اهل بيت (عليه السلام) و مقامات ايشان سخن مي گويند.
16- تاريخ معارف اماميه، ص101.
17- انوار الربيع في انواع البديع، ص170.
18- مجالس المؤمنين، ج2، ص544.
19- مجالس الواعظين، ج2، ص432.
20- مجون به معناي شوخي و بذله گويي و بي باکي در سخن است و ابن حجاج در نظم خود بي پروا به دشمنان اهل بيت(عليه السلام) بد مي گفت و از آنان به زشتي ياد مي کرد.
21- شيعه يا پديد آرندگان فنون اسلام، ص191.

منبع مقاله :
باقري بيدهندي، ناصر؛ (1377)، ابن حجاج شاعر معروف قرن چهارم، قم: مرکز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول